کوه ظهورها
"- عزیزان کوچکم، این یک درخواست است! (وقفه) از شما کودکان میخواهم که هر روز دلهایتان را به من بدهید، زیرا من، کودکان، قلب خودم را به شما میدهم، قلبی پر از عشق، شعلهور شده توسط آتش روحالقدس، آنرا به شما میدهم، اما. بسیاری نمی喜شانند. بسیاری قبول نکنند، چون من را مادر لطفناک و مادر عشق ندارند.
من مادر قلبهای زیادی نیستم، زیرا آنها مرا پذیرفتهاند. این یک درخواست است، کودکان، زیرا عشق، نعمت روحالقدس، ریخته میشود، اما اگر دلهایشان را به من و پسرم عیسی تسلیم نکنند، ما هیچ کاری نمی喜شیم.
لازم است که کودکان، خویشتنداری داشته باشید، تفکیکطلبی کنید، زیرا دشمن میخواهد شما را هر زمان ۲۴ ساعته به آزمون بگذارد!
خطر، کودکان، در کوچکترین چیزهای روزمره است و شما آنرا نمی喜شانید، چون خودتان اجازه میدهید که توسط دشمن در هر لحظه فریب خورده باشید، بر قلب بیعیب من اعتماد نکنید، نماز نخوانید.
من از شما کودکان میخواهم به برادرها و خواهران دورافتاده دعوت کنید، زیرا آنها در تاریکی هستند و نمی喜شانند! اما شما که صداهای مرا شنیدهاید، فریاد من را برای پسرم شنیدهاید، برای آنان هم دعا کنید، کودکان! از روحالقدس برایشان هم بخواهید. به آنها هشدار دهید در مورد خطری که دارند قلب مرا تازه کردهاند، اما. قبول نکنند.
دلهایتان را به من بدهید، کودکان، با قصد اینکه خدا آنهارا پاک کند، مقدس سازد و آنها را در عشق سوزاند که تمام وجودشان را میسوزاند، همانطور که مرا سوخت!
به این عشق اعتماد کنید!!!
عشق دیگر احساس نمی喜شده. عشق دیگر تجربه نکنید. اما، من مادر عشق هستم.(وقفه) این یک دعوت است، کودکان!
اینجا یک مادر با قلب دردناک و اشکهای خونین از چشمهایش ریخته شدهاست.(وقفه) این یک دعوت است، کودکان!
برای برادرهایتان دعا کنید، برای همه کسانی که دیگر به اینجا نمی喜شدهاند.
اینجا میگویم، فرزندان، عشق من را بپذیرید. هر روز شما را دوست دارم، هر روز به شما مراقبت میکنم، هر روز شما را محافظت میکنم! هیچ چیز از ترس نباید باشد.
دشمن آلوده است، او بدکار است، اما خدا بزرگتر است، اما عشق من برای شما بزرگتر است!
اینجا میبینید، دل من با عشق به شما کوبیده و شما نمی�یدهاید.
تا وقتی، فرزندان، تا زمانی؟
من شما را دوست دارم, هر روز شما را فراخواندم! (توقف)
تروس من را بگوید، توبه کنید، فرزندان، و صوم کنید!
از هیچ چیز ترس ندارید، فرزندان! با شما هستم!
دلهای خودتان را به دل من متصل کنید، فرزندان! خاکسترهای دل من، میخواهم آنها را به شما بدهم! او را بپذیرید، فرزندان، او را بپذیرید، حالا همین لحظه، دلهایتان را به من دهید!!!