کاپل ظهورها ¨C ساعت نعمت
(یادداشت - مارکو): (مریم مقدس با لباس و پرده طلایی آمد. تسبیحش که از دست او آویزان بود، طلایی بود.
او همراه سه فرشته کوچک آمده بود، یکی در سمت راست، یک نفر در سمت چپ و یک نفر زیر پاهای او؛ فقط میتوانست او را تا کمر ببیند. آنها تمام وقت به نگاه کردن مشغول بودند، مانند اینکه در ekstazi از مریم مقدس، ملکه پاکدانهاش، هستند.
از مریم مقدس پرسیدم که آیا میتواند مردم حاضر و اشیاء عبادتشان را مبارک کند، او پاسخ داد:)
(مریم مقدس) "- بله، با لذت بسیار آنها را مبارک میکنم".
(مارکو): (مریم مقدس علامت صلیب بر مردم کشید. از مریم پاکدانه پرسیدم که آیا برای امروز قصدی دارد)
(مریم مقدس) "- به مردم بگویید که امروز در مراسم و میسا شرکت کنند تا کمونیون امروز را برای تبدیل کافران، خاصه برای تبدیل کافران چینیان که بیشتر هستند، تقدیم کنند.
امروز یک پدرانوشک مریم مقدس بگویید تا روحهای در آتش پاکسازی آزاد شوند از طریق عذرای من پاکدانه. امروز تعداد زیادی از روحها از آتش پاکسازی خارج شده و به آسمان میروند".
(مارکو): (مریم سپس پیام زیر را برای حاضرین ارسال کرد)
(مریم مقدس) "- من میخواهم که روزانه تسبیح پاکدانه را بگویید. میخواهم از گناهان خودتان تعزیر کنید و دیگر پسر خداوندم عیسی مسیح، که با گناههای بزرگ بسیار آزارده شدهاست، را آزاردار نکنید.
اگر قربانیها و تعزیریات انجام دهید، او شما را بخشش میدهد. من بدون وقفه برای همه شماست دعا میکنم، اما باید خودتان اصلاح شوید، تبدیل شده و از گناهان پشیمان شوید.
من هر روز اینجا ظاهر خواهم شد، اما... زمان کمی باقی ماندهاست. بدون تأخیر تغییر کنید!
پیامهای من را اعلام کنید و باور دارید که انتظار بکشید زیرا پیروزی من زود خواهد آمد، و با او آزادی همه شما از این دنیا بدی که زندگی میکنید. اشکها پاک خواهند شد، و اشکها پایان یابد.
شما را در نام پدر، پسر و روحالقدس مبارک میدهم."
(مارکو): "- امروز بازمیگردی؟"
(مادونا) "- بله، ساعت ۱۰ و نیم شب در کاپل هستم، اما از مردم بخواهید که با قدس یحیی اکنون بیایند؛ تا به میسا مقدس رفته باشند؛ برای ملاقات با من آماده شوند."
میخواهم امشب افراد را بطریق خاصی برکت بدم، زیرا امروز خدا همه نعمتهایی که از او خواستهام به من میدهد"(نکته - مارکوس): (در پایان ظهور، مادونا نزدیک شد و یکی از پاهای خود را روی گلدان گلها قرار داد که بر سر تابلو بود و مرا برکت داد.
از او پرسیدم آیا میتوانم برگهای این گلها را به افراد بدهم تا وقتی بیمارند یا در مشکل هستند استفاده کنند. مادونا با سرش موافقت کرد.
از وی برای این روز خاص تشکر کردم. از او پرسیدم:
"- مریم مقدس، چرا مادونا چنین زیباست؟")
(مادونا) "- زیرا من آینه سهگانهٔ مقدّس هستم! هر کس مرا ببیند به دیدن خدا خواهد رسید"(نکته - مارکوس): (...و با نگاه کردن به آسمان گفت:)
(مادونا) "- من عذراء مریم هستم."(توضیحات - مارکوس): (...و آرامشآمیز به سوی آسمان بالا رفت)
کاپل ظهورها
دومین ظاهر شدن - ساعت ۱۰ و نیم شب
"- من عذراء مریم هستم! با این نام، به جاکارئی پر از نعمت، عشق و رحمت آمدهام تا بگویم: - صلح! صلح! صلح!"
در روزی که تولد عذراء مریم را جشن میگذارید، خدا به من یک جریانی از نعمت واقعی دادهاست تا بر تمام زمین ریخته شود. خوشبخت است آن مرد که مرا نگاه کند و گناهانش را پشیمانه باشد و با شجاعت تصمیم بگیرد روی راه مستقیم قدسیت، کاملیت رفتن."
به عنوان عذراء مریم، به عنوان مادر شما، دعوت میکنم تا از امروز همه گناهان شخصی خودتان را برای همیشه رها کنید! آن گناهها، آن فاحشههایی که تاکنون حفظ کردهاید، کنار دعا، اکنون با آگاهی و سخاوت توسط شما ترک شوند.
میخواهم کاملاً متعلق به من باشید. عشقم بیطرفانه است، نمیتوانم تحمل کنم که مرا و پسرم را دوست داشته باشید و در همان زمان شیطان، گناه و دنیا را دوست داشته باشید."
شما باید تصمیم بگیرید که با کی باقی مانده! و من امروز شما را دعوت میکنم تا کنار من باشید تا بتوانم شما را به پسرم عیسی معرفی کنم.
اگر این کار را انجام دهی، قلب مادرانهام از شادی پر خواهد شد، و قلب پدر در آسمان که با گناههای بسیار سنگین است، خشمگین میشود.
من میخواهم شما شب کریسمس به دعا بپردازید تا پسرم عیسی خوشحال شود، زیرا شب کریسمس یکی از شبانهاست که در آن بیشتر تمام سال آزاردهنده است.
من همچنین میخواهم شما شب سال نو را در خانههای خود به دعا بپردازید و برای همه کسانی که ایمان ندارند، عبادت نمی喫امند، امیدی ندارند و خدا را دوست ندارند، آمرزش بخواهید.
شب سال نو یک موج بزرگ گناه زمین را فرا میگیرد، و چشمهای پروردگار از اشک پُر خواهد شد.
دعا کنید، فرزندان من! اگر دعا بکنید، میتوانم برای همه شما از خدا رحمت و بخشش بدست آورم. در غیر این صورت، دستت بر تمام جهان سنگین خواهد بود.
من با تو هستم و هرگز تو را رها نخواهم کرد! من حتی وقتی که مرا فراموش میکنی یا هنگام دعا بیحس و سرد شدهای و حس حضورم را نمی喫امی، همیشه کنارت هستم. (وقفه) تو را دوست دارم, حتی زمانی که تو مرا دوست نداری، و بر تو نگهبانی میکنم، حتی وقتی که در دعا بر من نگهبانی نکنید.
من مادرت دیروز، امروز و همیشه هستم. و براتان مبارک باشد.
به همه شما که اینجا در این کاپل هستید، میبخشم که هر سال در هشتم دسامبر روزاری و تسبیح بیعیب را بخوانید تا صد و پنجاه روح از پریشانی بروند. این نعمت فقط به شما داده شده است که در این کاپل هستید.
اما اگر در گناه مرگبار باشی، نمی喫امی توانایی برداشتن صد و پنجاه روح را داری، بلکه کمتر. اما اگر در حالت نیکی باشی، آنها را به آزادی برساند و به آسمان پرواز کنند و برای همه شما نزد پایم دعا بکنند.
این نعمتی که پدر امروز به من داده تا به شما بدهم، زیرا امروز دختر پادشاه با جادو چشمهای عالیترین پر شده است".