ماریام با سفیدی براق میآید. او میگوید: "تسبیح برای عیسی."
"امروز، به عنوان ملکه آسمان و زمین، من آرزو دارم سلطنت خود را در همه دلها بگیرم. اکثریت مردم و ملتهای جهان مرا نمی�یند. در دل کسانی که یکوقت برای من تقدیس شده بودند، شعله عشق من خاموش شده است."
"در دنیا امروز، قوانین مقدس عشق خدا به عنوان بیمعنی مطرح میشوند. انسانها عاشق جهان هستند که قلمرو شیطان است. فرزندانم در تلاشند آخرین پیشبینیهای دربارهٔ آینده را یاد بگیرند؛ اما لحظه حاضر خود را از دست دادهاند تا خودخواهی داشته باشند. شما هرگز نمیتوانید یک لحظه را بازگردانیده یا گذشتهای که رخ داد تغییر دهید. به من اجازه بدهید ملکه این لحظه - الان - در دل تو باشم امروز. بدین طریق قلب جهان تبدیل خواهد شد."
"به عنوان ملکتان، خود را بالاتر از شما نمی�یدم بلکه با شماست - اطراف همهی شما. اگر نزدیک من بمانید هیچ چالشای تنها نخواهید دید. قلب بیعیب و نقصم پناهگاهت است. شعله دلم - عشق مقدس - پناهگاهی برای توست و راهنمایت."
"بله، امروز ارزشی که سلطنت من دارد به بیشتر مردم کمارزش مینماید. اما نظرات انسانها فرمانهای خدا را تغییر نمی�یند. بنابراین همانطور که خدا واقعیت سلطنت مرا حفظ کرده است، او نیز حقیقت فرمانهای خود را برقرار نگهداشته است. این حکمها هم از دیدگاه نگرش گناهکار مردم تغییر نخواهند کرد."
"در همهی اینها ببینید که بزرگترین مشکل انسان عدم قبول حقیقت است. فرزندان عزیز، حقیقتی خدا را بپذیرید."