(مارکوس): «در این روز، خداوند و مادر مقدس ما با لباس معمولی خود ظاهر شدند. آنها در طول ظهور چهره تاسفبار داشتند. پس از گرفتن کلمه، خداوند به من گفت:
(خداوند عیسی مسیح) "پسرم، میخواهم تو کلمهٔ گراباندال را بنویسی! مادر مقدسترین ما قبلاً چندین بار از تو خواسته بود که آن را بنویسید، اما اکنون من قصد دارم با دستت آن را بسیار بزرگ بنويسیم تا جهان بدانند: گرابانداله یا رستگاری شادی، صلح و عشق، مارکوس! پسرم، دوباره آن را بنویسی: گراباندال! من و مادر مقدسترین ما گراباندال را قدیس کردیم وقتی در آنجا ظاهر شدیم، اما جهان نمی�یده بود از ما بشنود یا به عشقمان پاسخ دهد... دانشمندان و محققین این دنیا بر گراباندال مسخره کردند و آنرا فاسد ساختند، خاصاً زیرا مادر مقدسترین من در آنجا ظاهر شد و خود را با tenderness and affection بینهایت نشان داد؛ اجازه داد که کونچیتا و دختران دیگر او را بگیرند؛ اجازه داد تا موهای پاکیزه و قدیسش را "پیشبینی" کنند؛ اجازه داد آنها او را به حرکت درآورند و درباره همه چیز، حتی گاوها و بزها با آنها صحبت کند.
دانشمندان و پزشکان این دنیا پرستار که از چنین humility, tenderness and Love شگفت زده بودند، مانند گرگانهای آشفته به سمت بچه بیگناهی که مادرم است پریدند، و بر آن چهار دختر کوچک بیغرضه و فقیر نیز حمله کردند... عشق مادرم در گراباندال باعث بزرگترین تعقیب شد که جهان علیه او در آنجا برانگیخت. برای کسی که آنها را به این قدر دوست داشت: تحقیر... برای کسی که از عشق سوزانده شده بود: سردی... برای کسی که آنها و اشیا را بوسید: نفرت... برای کسی که با نعمتهایش کمک کرد: بیتفاوتی... برای کسی که قصرش در آسمان را ترک کرده تا آنها را ببیند: تعقیب، ممنوعیت، تحمیل سکوت و لعنات... بدین ترتیب، انسانها به او پاداش دادند! کفریت شما از من در آسمان رسیده است، حتی فرشتگانم و قدیسانم نیز با شگفتزدهای بینهایت نگاه میکنند! کفرِ شما نسبت به من، اما خاصتر نسبت به مادر مقدسترین ما که ناارزش من هستید و دست من را علیه این نسل برانگیختهاست! خواسته دارم گراباندال توسط کلیسا و انسانها بدون تأخیر شناخته شود! خواسته دارم مادر مقدسام از گراباندال بدون تأخیر پذیرفته شود! بچههایم، به صداهای ما گوش دهید و گراباندال را در سراسر جهان بشنوید! این کار کنید و شما یک گنجینه بزرگ در آسمان خواهید داشت! برای مادرم کار کنید و او پاداش بزرگی خواهد داد که دزد نمی�یده باشد و نه کرم یا زنگزدن آنرا خورد. دفاع کنید! گراباندال را دوست داشته باشید! گراباندال را دوست داشته باشید تا فرزندان من باشید!" (مارکوس) "سپس خداوند و مادر مقدس ما به من قدیسترین کمونیون دادند، مانند آنچه قبلاً توضیح دادهام، سپس ناپدید شدند.